معنی بیچارگی بیچارگی بدبختی، بی نوایی، فقرمتضاد: ثروت، غنا، استیصال، درماندگی، لاعلاجی، ناچاری، ادبار، فلاکتمتضاد: اقبال فرهنگ واژه مترادف متضاد