جدول جو
جدول جو

معنی بیتوته کردن

بیتوته کردن
شب زنده داری کردن، شب نخفتن
متضاد: خفتن، شب دور از خانه به سر بردن، بیدار ماندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد