معنی بیابان بیابان شوره زار، بادیه، بدو، برهوت، تیه، دشت، صحرا، صحرای بی آب وعلف، فلات، قفر، نجد، وادی، هامونمتضاد: آبادی فرهنگ واژه مترادف متضاد