معنی بی قاعده بی قاعده آشفته، بی ضابطه، بی قانون، بی نظم، بی هنجار، هردمبیلمتضاد: قاعده مند، قانونمند، باقاعده، ضابطه دار فرهنگ واژه مترادف متضاد