جدول جو
جدول جو

معنی بی علاج

بی علاج
بدخیم، بی درمان، شفاناپذیر، لاعلاج، درمان ناپذیر، علاج ناپذیر
متضاد: درمان پذیر، علاج پذیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد