جدول جو
جدول جو

معنی بی عاطفگی

بی عاطفگی
بی عطوفتی، سردمهری، سردی، نامهربانی
متضاد: باعاطفگی، بی روحی، خشکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد