جدول جو
جدول جو

معنی بی حساب

بی حساب
بسیار، بی اندازه، بی حد، بی شمار، بیمر، نامعدود
متضاد: حساب شده، معدود، ستمگر، ظالم، ظلم پیشه، متعدی
متضاد: دادگر، منصف، غیرعادی، نادرست، ناصواب، نامعقول
متضاد: معقول
فرهنگ واژه مترادف متضاد