جدول جو
جدول جو

معنی بی بخار

بی بخار
بی لیاقت، بی عرضه، بی کفایت
متضاد: باعرضه، بی دست وپا، پخمه، دست وپاچلفتی،
فرهنگ واژه مترادف متضاد