معنی بهره بردن بهره بردن سودبردن، فایده کردن، نفع بردن، سود کردنمتضاد: ضرر کردن، زیان بردن، سهم بردن، سهیم بودن، طرف، بربستن فرهنگ واژه مترادف متضاد