معنی بلند شدن بلند شدن ایستادنمتضاد: نشستن، برخاستن، پا شدنمتضاد: نشستن، فرود آمدن، دراز شدن، قد کشیدن، رشد کردن، برپا شدن، متصاعد شدن، اوج گرفتن، صعود کردن، برافراختن، برافراشتن، بیدار شدن، طولانی شدن فرهنگ واژه مترادف متضاد