معنی بزرگ کردن بزرگ کردن بارآوردن، پرورش دادن، پروراندن، تربیت کردن، تروخشک کردن، مراقبت کردن، آگراندیسمان کردن، مبالغه کردن، مهم جلوه دادن، اغراق کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد