جدول جو
جدول جو

معنی بزرگ شدن

بزرگ شدن
رشد کردن، نمو کردن، بالغ شدن، برومند شدن، رشید شدن، تنومند شدن، جسیم شدن، گنده شدن
متضاد: کوچک شدن، چاق شدن، فربه شدن
متضاد: لاغر شدن، ستبر شدن، ضخیم شدن، کلفت شدن، عظیم شدن، گسترده شدن، وسیع شدن، پرتوان شدن، توانا شدن
متضاد: نات
فرهنگ واژه مترادف متضاد