معنی برنا برنا جوان، شاب، فتا، نوجوان، خوب، ظریف، نیکمتضاد: پیر، جاافتاده، زال، سالخورده، شیخ، کلان سال، کهنسال، مسن، معمر فرهنگ واژه مترادف متضاد