معنی برق برق آذرخش، صاعقه، الکتریسیته، کهربا، بارقه، جرقه، الکتریک، تلالو، جلا، درخشش، درخشندگی، سریع، باسرعت، برق آسا فرهنگ واژه مترادف متضاد