جدول جو
جدول جو

معنی برانداز کردن

برانداز کردن
دید زدن، دیدن، ورانداز کردن، نگاه سطحی کردن، نگاه کردن، برآورد کردن، تخمین زدن، سنجیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد