معنی بدذات بدذات بداصل، بدجنس، بدخواه، بدسرشت، بدطینت، بدفطرت، بدکردار، بدگهر، بدنفس، بدنهاد، پست فطرت، خبیث، شریر، مفسد، ناجوانمردمتضاد: خوش باطن، خوش ذات، نیک گوهر فرهنگ واژه مترادف متضاد