معنی بخیل بخیل تنگ چشم، تنگ نظر، خسیس، سیه کاسه، لئیم، ممسک، ناخن خشک، نظرتنگ، پست، ناکسمتضاد: سخی، کریم، نظربلند فرهنگ واژه مترادف متضاد