جدول جو
جدول جو

معنی بالا آوردن

بالا آوردن
قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن، دیوار ساختن، عمارت کردن، ایجاد کردن، به وجود آوردن، سبب شدن، باعث شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد