جدول جو
جدول جو

معنی بازی دادن

بازی دادن
سرگرم ساختن، غافل نگاه داشتن، مشغول ساختن، فریب دادن، گول زدن، نیرنگ زدن
متضاد: بازی خوردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد