جدول جو
جدول جو

معنی بار

بار
پاس، دفعه، مرتبه، مرحله، مره، نوبت، وعده، وهله، بر، ثمر، ثمره، حاصل، محصول، میوه، بنه، توشه، حمل، محمول، محموله، شرفیابی، رستوران، کاباره، مشروب فروشی، میخانه، ثقل، گرانی، وزن، اجازه، رخصت، کود، جنین 01 رنج، مشقت 11
فرهنگ واژه مترادف متضاد