جدول جو
جدول جو

معنی باذل

باذل
بخشنده، سخی، بذل کننده، بادبدست، فراخ دست
متضاد: ممسک، خسیس، کنس، کم دهش، نابخشنده
فرهنگ واژه مترادف متضاد