معنی آشفتگی آشفتگی بی نظمی، پاشیدگی، پراکندگی، پریشانی، اختلال، نابسامانی، هرج ومرج، آشوب، اغتشاش، بحران، تلاطم، شوریدگی، شیفتگی فرهنگ واژه مترادف متضاد