معنی آراستن آراستن آرایش کردن، بزک کردن، آذین بستن، تزیین کردن، برپاکردن، منعقدکردن، آماده کردن، حاضرکردن، مهیاکردن، سامان بخشیدن، سامان دادن، مرتب کردن، منظم کردنمتضاد: پیراستن فرهنگ واژه مترادف متضاد