جدول جو
جدول جو

معنی آباد

آباد
برپا، دایر، معمور، پررونق، پیشرفته، توسعه یافته، مترقی، تندرست، سالم، بسامان، منظم، غنی، مرفه
متضاد: خراب، متروک، ویران، بی رونق، عقب مانده
فرهنگ واژه مترادف متضاد