معنی انقطاع انقطاع انفصال، جدایی، بریدگی، پارگی، گسستگی، گسیختگی، انشقاق، قطع، فروکشمتضاد: اتصال، پیوستگی، وصل فرهنگ واژه مترادف متضاد