جدول جو
جدول جو

معنی اسباب

اسباب
آلات، آلت، ابزار، اثاث، برگ، بساط، تجهیزات، جمعیت، دستگاه، رخت، سامان، شرایط، علل، لوازم، وسایل، وسیله
فرهنگ واژه مترادف متضاد