جدول جو
جدول جو

معنی ابراز

ابراز
افشا، برملا، بروز، فاش، اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض، آشکار ساختن، ظاهر کردن
متضاد: کتمان
فرهنگ واژه مترادف متضاد