جدول جو
جدول جو

معنی странно

странно
عجیب و غریب وار، زشتی، عجیب گونه، عجیب، به طرز عجیبی، عجیبه، به طرز عجیب و غریب، عجیباً، عددی، به طرز غریبی، غیر قابل توضیح، به طور عجیب، وحشیانه
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با странно

старанно

старанно
با کوشِش، با خَشم، بِه طُورِ جِدّی، مَسحور مِی کُند، با تَلاش و کوشِش، مُتِمَرکِز شُدِه اَست
دیکشنری اوکراینی به فارسی

страшно

страшно
بِه طُورِ تَرسناک، بِه طَرزِ وَحشَتناکی، بِه طُورِ وَحشَتناک، وَحشَت زَدِه، دَر وَحشَت، تَرسناک، فُوبِیک، هُولناکانِه، هومیوپاتی
دیکشنری اوکراینی به فارسی

страшно

страшно
بِه طَرزِ وَحشَتناکی، بِه صورَتِ اَبزاری، بِه طُورِ تَرسناک، وَحشَتناک، تَرسناک
دیکشنری روسی به فارسی

страшенно

страшенно
بِه طُورِ تَرسناک، بِه صورَتِ تَزئینی، تَرسناک، وَحشَتناک، بِه طُورِ هُولناک، بِه صورَتِ هومیوپاتی
دیکشنری اوکراینی به فارسی

страстно

страстно
با شور و اِشتیاق، بِه وَجد آمَدِه، با اِشتیاق، با اِرادَت، بیش اَز حَد مُشتاق
دیکشنری روسی به فارسی