جدول جو
جدول جو

معنی снимать

снимать
اجاره دادن، اجاره فرعی، کندن، ریشه کن کردن، فیلم ساختن، فیلمبردار، پس گرفتن، یواشکی
دیکشنری روسی به فارسی