جدول جو
جدول جو

معنی случайно

случайно
به طور تصادفی، به صورت مجازی، تصادفی، تصادفاً، به طور پراکنده، رادیواکتیو، شانس، به طور غیررسمی، غیر رسمی، به طور شرایطی، گرفتگی
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با случайно

случайный

случайный
اِتِّفاقی، اِعتِیاد، بی تَوَجُّه، بی تَفاوُت، غافِل، تَصادُفی، تَصَادُف، تَصَادُفاً، گاه بِه گاه، گاهی اُوقات
دیکشنری روسی به فارسی