معنی случайно случайно به طور تصادفی، به صورت مجازی، تصادفی، تصادفاً، به طور پراکنده، رادیواکتیو، شانس، به طور غیررسمی، غیر رسمی، به طور شرایطی، گرفتگی دیکشنری روسی به فارسی