جدول جو
جدول جو

معنی скучно

скучно
به طور خسته کننده، به آرامی، خسته کننده، یکنواخت، بی روح، یکنواختی
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با скучно

скудно

скудно
بِه طُورِ کَم فُروغ، اَز نَظَرِ کَمّی، بِه طُورِ اَندَک، بِه طُورِ شاکی، بِه طُورِ کَمی، کُرَوی، ناچیز
دیکشنری روسی به فارسی

смачно

смачно
بِه طُورِ خُوشایَند، خُوشایَند، با طَعم عالی، خائِنانِه، بِه طُورِ خُوشمَزِه، با طَعم خُوشمَزِه، خُوشمَزِه
دیکشنری اوکراینی به فارسی

вкусно

вкусно
با طَعم خُوشمَزِه، خُوشمَزِه، بِه طُورِ خُوشایَند، خوبِه، با طَعم عالی، مَخفیانِه
دیکشنری روسی به فارسی