جدول جو
جدول جو

معنی резко

резко
به طور تند، باحال، به طور تند و بی رحمانه، حادّ، به طور دقیق، دقیقه، آزاردهنده، زننده، به طور شدید، فوق العاده، به طور کوتاه، نزدیک بینی، ناگهانی، هندسه، تند، شدیداً، طنز
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با резко

різко

різко
بِه طُورِ تُند و بی رَحمانِه، بِه صورَتِ حادّ، بِه طُورِ تُند، بِه صورَتِ خَشِن، بِه صورَتِ خُصوصی، بِه طُورِ فاحِش، بِه طُورِ نافَرجام، زَنگ دار، تَماس بِگیرید، تُند، حادّ، با خُشونَت، خُوش بینانِه، بِه طُورِ دَقیق، دَر جُزئیات، بِه طُورِ شَدید، فُوق العادِه، بِه طُورِ آزاردَهَندِه، مُبتَلا بِه آسم، آزاردَهَندِه، نِفرَت اَنگیز، ناگَهانی، هِندوئیسم
دیکشنری اوکراینی به فارسی