جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با разбить

рубить

рубить
قَطع کَردَن، قَطع کُن، بُریدَن، کوتاه کَردَن، ریز ریز کَردَن، کوچَک بودَن
دیکشنری روسی به فارسی

ранить

ранить
آسیب زَدَن، تَحرِیف کَردَن، زَخم زَدَن، مَجروح کَردَن، آسیب رِساندَن، مَعلول کَردَن
دیکشنری روسی به فارسی