جدول جو
جدول جو

معنی прямота

прямота
راستی، صداقت، راست کرداری، منفجر شدن، مستقیم بودن، واجد شرایط بودن
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با прямота

прямо

прямо
بِه طُورِ صَریح و رُوشَن، اَز نَزدیک، بِه صِراحَت، اِجتِماعی، صِراحَتاً، اِنحِراف، بِه طُورِ صَریح، بَدیهی اَست، مُستَقیماً، شامِل مِی شَوَد، مُستَقیم، بِه طُورِ مُستَقیم، مُستَنَد
دیکشنری اوکراینی به فارسی

прямо

прямо
بِه صِراحَت، اِجتِماعی، بِه طُورِ صَریح، بِه طُورِ صَریح و رُوشَن، صَمیمی، صِراحَتاً، صِرف، مُستَقیماً، بِه طُورِ مُستَقیم، مُستَلزَم، مُستَنَد شُدِه اَست
دیکشنری روسی به فارسی