معنی прямо прямо به صراحت، اجتماعی، به طور صریح، به طور صریح و روشن، صمیمی، صراحتاً، صرف، مستقیماً، به طور مستقیم، مستلزم، مستند شده است دیکشنری روسی به فارسی