جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با пробовать

требовать

требовать
تَحمیل کَردَن، تَحمیل کُنَد، تَقاضا کَردَن، مَشیَّت، نِیَاز داشتَن، نِیَازمَند، نِیَاز دارَند
دیکشنری روسی به فارسی