ترجمه приходить به فارسی - دیکشنری روسی به فارسی
واژههای مرتبط با приходить
происходить
- происходить
- رُخ دادَن، اِتِّفاق بیُفتَد، رُسوایی، مَبدَع بودَن، مات و مَبهُوت
دیکشنری روسی به فارسی
подходить
- подходить
- نَزدیک شُدَن، رویکَرد، مُتِناسِب بودَن، مُتِناقِض، مُناسِب بودَن، مُناسِب
دیکشنری روسی به فارسی