جدول جو
جدول جو

معنی постоянно

постоянно
به طور دائمی، با احتیاط، مداومًا، دائماً، مشکلات، به طور مداوم
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با постоянно

постоянный

постоянный
پِیوَستِه، بی اَمان، مُداوِم، تَدَاوُم، ثابِت، ثابِت شُدِه اَست، دائِمی، طَلَبکار
دیکشنری روسی به فارسی