جدول جو
جدول جو

معنی посредник

посредник
واسطه، انتقال دهد، دلّال، دلقک بازی، تسهیل کننده، راحتی، راهنما، راهنمای
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با посредник