جدول جو
جدول جو

معنی перемещать

перемещать
جا به جا کردن، به هم زدن، جابجا کردن، جایگزینی، حرکت دادن، چرخش
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با перемещать

переміщати

переміщати
جا بِه جا کَردَن، بِه هَم زَدَن، حَرَکَت دادَن، تِلو تِلو خُوردَن، جابِجا کَردَن، سوئیچینگ
دیکشنری اوکراینی به فارسی