جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با пахать

падать

падать
اُفتادَن، اُفتادِگی، بِه زَمین اُفتادَن، بِه زودی، زَمین خُوردَن، تِلو تِلو خُوردَن، سُقوط کَردَن، سُقوط، سُکوت
دیکشنری روسی به فارسی

пихато

пихато
بِه طُورِ مَغرورانِه، بِه صورَتِ مَفهومی، با غُرور، بِه طَرزِ فَحّاشی، با تَکَبُّر، مُتِکَبِّرانِه، بِه طُورِ مُتِکَبِّرانِه، مُختَلِف
دیکشنری اوکراینی به فارسی

падати

падати
اُفتادَن، اُفتادِگی، بِه زَمین اُفتادَن، بِه زودی، اَنداختَن، پَرتاب، زَمین خُوردَن، تِلو تِلو خُوردَن، سُقوط کَردَن، سُقوط، سُکوت
دیکشنری اوکراینی به فارسی