جدول جو
جدول جو

معنی очищать

очищать
پاکسازی کردن، پاک کردن، روشن کردن، سفید کردن، شستن، تصفیه کردن، مدیر تصفیه
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با очищать

очищати

очищати
پاکسازی کَردَن، تَمیز کَردَن، پاک کَردَن، سِفید کَردَن، پوستِه کَندَن، تَصفِیَه کَردَن، مُدیر تَصفِیَه
دیکشنری اوکراینی به فارسی

считать

считать
پِنداشتَن، پِنهان شُدِه اَست، شُمارِش کَردَن، شُمارِه، حِساب کَردَن، غِیرِ قابِلِ مُحاسِبِه
دیکشنری روسی به فارسی

ожидать

ожидать
اِنتِظار داشتَن، اِنتِظار می رَوَد، اِنتِظار کَردَن، اِنتِقاد، پیش بینی کَردَن، پیش بینی
دیکشنری روسی به فارسی

обещать

обещать
تَعَهُّد کَردَن، تَعَهُّد مُجَدَّد، وَعدِه دادَن، وَعدِه دادِه اَست
دیکشنری روسی به فارسی