جدول جو
جدول جو

معنی обвинять

обвинять
اتّهام کردن، اتّهامی، متّهم کردن، دادستان، سرزنش کردن، نسبت دادن، نسبتاً
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با обвинять