онемело онемело بِه شِکلی بی حِسّ کُنَندِه، باستانی، بی حِسّ کُنَندِه، بی حِسّی دیکشنری روسی به فارسی
умело умело با مَهارَت، با دِقَّت، بِه طُورِ ماهِرانِه، مَشکوک، بِه طُورِ شایِستِه، مُناسِب دیکشنری روسی به فارسی