нерозумно нерозумно بی فِکری، دَرماندِه، ناآگاهانِه، نابَخشودَنی، غِیرِ هوشمَندانِه، ناپاک دیکشنری اوکراینی به فارسی
разумно разумно مَعقولانِه، بَرگَشت، بِه طُورِ عاقِلانِه، عالیِه، مَنطِقی، مُدَبِّرانِه، مُدُولاسیون دیکشنری روسی به فارسی