جدول جو
جدول جو

معنی нарушать

нарушать
پشیمان شدن، توبه، مختل کردن، مخرّب، مخالفت کردن، مخالفت، نقض کردن، نقض کند، نقل قول، شکستن
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با нарушать

разрушать

разрушать
ویرانگَری کَردَن، تَخرِیب، هَموار کَردَن، زِمزِمِه کُن، ویران کَردَن، مَزایا، مُخالِفَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن، نابود کَردَن، خَراب کَردَن
دیکشنری روسی به فارسی