окружать окружать اِحاطِه کَردَن، اِحتِراق، مَحصور کَردَن، بَرداشت، نَتیجِه گیری دیکشنری روسی به فارسی
рубить рубить قَطع کَردَن، قَطع کُن، بُریدَن، کوتاه کَردَن، ریز ریز کَردَن، کوچَک بودَن دیکشنری روسی به فارسی