جدول جو
جدول جو

معنی запутанный

запутанный
پوشیده، پوشش داده شده، در هم پیچیده، در هم تنیده، پیچیده، دشوار است، آشفته، عصبی، گیج، گیج کردن
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با запутанный