جدول جو
جدول جو

معنی заметный

заметный
برجسته، انجام دهد، قابل توجّه، قابل توجّه است، مشهور، مصرف، مشهود، معروف
دیکشنری روسی به فارسی

واژه‌های مرتبط با заметный

незаметный

незаметный
بی اَهَمیَّت، بی اَهَمیَّت بودَن، بی مُزاحِم، بی تَوَجُّهی، غیرقابل دَرک، غِیرِ قابِلِ تُوضِیح، نامَحسوس، مَحجوب بودَن
دیکشنری روسی به فارسی

заметно

заметно
بِه طُورِ بَرجَستِه، بِه شیوِه ای بَرجَستِه، بِه طُورِ آشِکار، بِه صورَتِ نِشان دَهَندِه، بِه طُورِ قابِلِ تَوَجُّه، بِه طُورِ قابِلِ تَوَجُّهی، رُوشَن، بِه طُورِ قابِلِ دَرک، رُوشَن اَست، قابِلِ تَوَجُّه، قابِلِ تَوَجُّه اَست، قابِلِ مُشاهِدِه، مُخالِفَت کَرد
دیکشنری روسی به فارسی