ترجمه жарить به فارسی - دیکشنری روسی به فارسی
معنی жарить
- жарить
- بر تست کردن، برعکس، برشته کردن، برهنگی، تابه کردن، پایداری، سرخ کردن، سرخ شده، کباب پز کردن، کباب
دیکشنری روسی به فارسی
واژههای مرتبط با жарить
парить
- парить
- بُخار کَردَن، اُوج گِرِفتَن، شِناوَر بودَن، شِنا کَردَن، پَرواز کَردَن
دیکشنری روسی به فارسی